صفحه نخست | سخن سبز | در باره مسجد | فعالیت ها | برنامه ها | حماسه حضور | نخبگان | حامیان | پرسش و پاسخ | نوا و نما | پیوندها | ارتباط با ما

 

 

سخنان یک باستان شناس در باره مسجد

 

«حقيقت آن است كه معمار مسلمان در روزگاران گذشته هر زيبايى را كه در اطراف خويش مى ديد- اگر آن را درخور عظمت و جلال خدا مى يافت - سعى مى كرد تا به هنگام فرصت براى آن جايى در مسجد باز كند .»

«در عهد پيغمبر مسجد جايى بود كه مسلمانان آن جا جمع مى شدند. پيغمبر در همان جا كارهاى امّت را حلّ و فصل مي كرد. قديم ترين مساجد كه فاتحان عرب در بصره، كوفه و فسطاط به پا كردند ، نزديك بود به دارالاماره؛ زيرا كه مسجد تنها عبادتگاه قوم نبود؛ محّلى بود براى اجتماع عام . چنان كه نام آن - جامع - نيز به درستى از اين امر حكايت دارد. در دوره هاى بعد، اهل حديث حلقه هاى خود را در مسجد بر پا مى كردند و صوفّيه هم براى اعتكاف در مسجد خلوت مى گزيدند. در مساجد حوزه هايى بود براى مقابله و تلاوت كه در آن ها تجويد و قرائت قرآن نيز تعليم مى شد . چنانكه حلقه هاى اذكار - ذكر نام خدا - هم در مساجد تشكيل مى يافت. در بعضى مساجد مجموعه هاى حديث قرائت تعليم مى شد. اين فوايد گوناگون سبب مى شد كه بناى مسجد ، هم راحت باشد و هم سودمند. بدين گونه دراين ابنيه ى عالى كه به خداوند اهدا شده بود، هنر معمارى، مفهوم انتزاعى را با هدف انتفاعى در هم آميخت. البّته تنّوع و اختلاف نژاد اقوامى كه سرزمين آن ها به وسيله ى اسلام فتح شد، از اسباب تنّوع شيوه ى معمارى در بين مسلمين بود.»

«شک نیست که اولین معماران قديم اسلام براى آن كه تصوّرى را كه از زيبای داشته اند تحقّق بخشند، وسيله ى ديگرى نداشته اند جز آن كه شيوه ى هنر قوم و كشور خود - ايران، بیزانس، هند، شام و مصر - را مورداستفاده قرار دهند. اين گونه عناصر و اجزا كه از معمارى قديم تر اخذ مى شد، رفته رفته با هدف هاى دين جديد تطبيق مى يافت و در تحّول معمارى اسلامى تأثير مى بخشيد.»

پروفسور آرتو آپهام (پوپ)، باستان شناس