صفحه نخست | سخن سبز | در باره مسجد | فعالیت ها | برنامه ها | حماسه حضور | نخبگان | حامیان | پرسش و پاسخ | نوا و نما | پیوندها | ارتباط با ما

 

 

 شرح حال شهید محمد فرشی مقدم

 

 

شهيد محمد فرشی مقدم

نام پدر: حبیب الله

تاریخ تولد: ششم مرداد ماه 1321

تاریخ شهادت: پانزدهم دیماه 1360     

محل شهادت: تهران خیابان کارگر شمالی به دست منافقین

محل مزار: گلزار شیخان قم  

 

شهید محمد فرشی مقدم در سال 1321 در شهر خون و قیام قم در خانواده ای مستضعف و مذهبی در محله باغ پنبه چشم به جهان گشود و هنوز سیزده روز از عمر تازه یافته اش را به پایان نبرده بود که دست روزگار  او را از محبت پدر محروم ساخت و از آن پس در دامان پر مهر مادر شروع به رشد و نمو کرد. در سن هفت سالگی راهی مدرسه شد تا تحصیل علم نماید اما به علت فقر حاکم بر خانواده قادر به ادامه تحصیل نشد و با وجود علاقه و استعداد زیاد دست از تحصیل کشید و به کار مشغول گشت تا تامین کننده مخارج زندگی شان باشد.

در سن یازده سالگی با غم فقدان مادر روبرو گشت و از آن پس به تهران مهاجرت کرد.

در سن 21 سالگی دوباره به قم باز می گردد و با خانواده ای مذهبی وصلت می کند و بنای زندگی تازه ای را شروع می نماید که حاصل این ازدواج در زمان شهادت، یک پسر و دو دختر می باشد.

وی در دوران زندگی دارای اخلاقی احسن و نیکو بود نسبت به امور دین جدیت می نمود و در جلسات قرآن و مسائل دینی شرکت می جست. امر به معروف را در زندگی هیچگاه از یاد نمی برد.

با اوج گیری انقلاب شکوهمند اسلامی ایران با نوشتن شعارهای انقلابی چهره کثیف خاندان ستم شاهی را افشاء نمود و با بلندگویی که خود به همین منظور تهیه کرده بود به سردادن شعار بر علیه رژیم سراسر ظلم و تباهی ستم شاهی پرداخت.

با پیروزی انقلاب با آنکه در مغازه اش کار می کرد اما حراست از انقلاب را از وظایف اهم خود می پنداشت، لذا با حضور در مسجد محل از این فیض نیز بی بهره نماند وی همچنین در شناسایی و تحویل عناصر ضد انقلاب به مقامات ذیصلاح نهایت همتش را بکار می گرفت که در این رابطه دو بار اقدام به دستگیری و تحویل آنان به مقامات مربوطه شد. با کمیته انقلاب اسلامی نیز همکاری بسیار نزدیکی داشت.

عشق به انقلاب و شخصیت های برجسته آن وی را بر آن داشت تا مغازه آجیل فروشی اش را مزین به عکس های شخصیت های مورد علاقه اش سازد لذا تمثال های حضرت امام و شهید مظلوم  بهشتی و... را بر دیوار مغازه اش نصب کرد و همین امر نقطه عطفی در زندگی او شد و خشم منافقین ضد خلق را سخت برانگیخت و این کوردلان برآن شدند تا بطریقی او را از این اعمال انسانی و اسلامی بازدارند لذا ابتدا تهدیدش کردند تا دست از کارهایش بکشد اما او که از پیروان راستین حضرت امام بود هیچگاه از تهدیداتشان ترسی به خود راه نداد و مصمم تر از پیش به فعالیت های خود پرداخت.

چندی بعد و در دوبار متوالی مغازه اش را با کوکتل مولوتوف به آتش کشیدند بدان امید که آتش درونیش را نسبت به اسلام و انقلاب خاموش سازند اما او هر بار با عزمی راسخ تر طی طریق نمود و هیچگاه در برابر تهدیدات آنها خم به ابرو نیاورد.

چندی بعد که منافقین استواری ایمانش را بی تزلزل یافتند نقشه خائنانه ای مبنی بر ترور وی طرح ریزی کردند تا اینکه در تاریخ پانزدهم دیماه 1360 در حدود ساعت دو بعدازظهر که تنها در مغازه اش بسر می برد چهار تن از منافقین ضد خلق در مغازه اش حضور یافتند و با طلب کردن جنس از او در حالیکه خم شده بود تا مطاع طلب شده منافقین را که در لباس مشتری ظاهر شده بودند بدهد ناگاه صدای گلوله آتشین این از خدا بی خبران سکوت را در هم می شکند و با اصابت چند تیر به جسم نازنین اش وی را به شهادت می رسانند و بدین سان به زندگی افتخار آفرین پاک مردی دلیر و شجاع پایان می بخشند.

لازم به دکر است که سه تن از منافقین که در به شهادت رساندن او دست داشتند در یک درگیری مسلحانه در یک خانه تیمی به معدوم شدند و یک تن دیگر که مامور تیراندازی بسوی شهید محمد فرشی مقدم بود سرانجام بدست عدالت گرفتار آمد و در محوطه زندان اوین به یاران معدوم خود پیوست.

ضمنا یکی از فرزندان شجاع شهید محمد فرشی مقدم نیز جزء مفقودین انقلاب اسلامی است خداوند روح این پدر و پسر را در جوار خود قرین رحمت بدارد. انشاالله.

 

 

 

 

 

 

مزار همسر شهید محمد فرشی مقدم

 

        روحش شاد و راهش پر رهرو باد.